زندگی نامه پرستار
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید من دوست داشتم با دوستانم ارتباطی جدید پیدا کنم گفتم چی بهتر از این
آخرین مطالب
نويسندگان
پنج شنبه 28 / 2 / 1391برچسب:بخش های متفاوت, :: 11:26 قبل از ظهر :: نويسنده : khodam

 سلام  به دوستان عزیز تو هر سازمان و اداره ای تفاوت واضحه ای وجود داره بین کارمندان  هر قسمت حالا ما می خوایم این تفاوت تو بیمارستان نشون بدیم

بیمارستان داخلی :1 . داخلی عمومی  :داخلی زنان و مردان هر کدام 40 تخت دارن که اکثر اوقات پر حالا چند تا پرستار داره 2 تا در مردان    2 تا در زنان  چند تا بهیار  شاید 1 باشد که هی بیاد وبره همه کارا رو در 2 بخش انجام بده  حالا این 2 پرستار تمام کار های 40 بیمار (دارو  .سرم .پانسمان .لگن . ازمایش ....)باید انجام بدن تازه باید 40 تا پرونده نکته به نکته برای هر بیمار بنویسن بعد موقعه ملاقات که می شه این 40 مریض محترم هر کدام حداقل 4 تا بازدید کننده  داشته باشه چه سر و صدایی هست هر کدوم بیان جداگانه جویای حال مریضشون باشن  از این بنده های خدا چه انتظاری دارید که چگونه پاسخ گو شما باشن

در بخش icu.تقریبا بین 8 تا 12 تخت هست که واقعا هر مریضی به 2 پرستار نیاز داره اما به هر پرستار 2 تا مریض می دهند لااقل اینجا از درد سر ملاقاتی خبر نیست ولی هر 3 ساعت باید مریض ساکشن .گاواژ لاواژ تمیز کنن مریض .... که کسی هم نمی بینه تنها چیزی که با بخش دیگه فرق داره اینکه  پرستار این بخش یک طور خودشون می گیرن انگار ریئس کل بیمارستانند اگه از بخش دیگه بیان که از این دوستان در خواست کمک کنن بیمارستان رو سرشون می زارن که ما بیایی تو بخش شما  که چی

بخش سوختگی: اغلب اوقات با موارد خیلی دلخراشی مواجه می شن که حتی بعضی پرسنل دیگر ندیدن او ن صحنه. از همه دردناکترش موقع التماس کردن خواهش زاری بیمار که می خواهی زمین دهن وا کنه تور ببره ولی چاره چیه اون بیمار به کمک ما نیاز داره تا دوباره به کانون گرم خانوادش برگرده اینجاست که بگی من تو بخش سوختگی کار می کنم میگن شما چقدر سنگدلید 

بخش چشم حلق گوش: دیگه می خواهی زندگی راحتی داشته باشی اون جا جای شماست هر مریض 2 تا قطره دارن سرم ندارن میسپارن به همرهیش پروندشم 2 خط بیشتر نیست.

پنج شنبه 28 / 2 / 1391برچسب:, :: 11:12 قبل از ظهر :: نويسنده : khodam

 

جوک جدید

وقتی دیدی یه زن ریمل نزده بدون نقشه کشیده یه جایی گریه کنه!!!

 

فرستنده : mina

 

 

مشترک گرامی با توجه به حذف یارانه و لیتری 1000شدن بنزین توصیه میکنیم که اتومبیلی را که با فروختن الاغتان در شهرستان خریداری کرده بودید را فروخته و الاغتان را پس بگیرید !

 

فرستنده : Peyman gol pesar

 

به یارو میگن از چه کارتونی خوشت میاد میگه : کارتون خرما...

 

فرستنده : مهسا

  چک غضنفر:

231000
معادل دو سه هزار تومان

 

فرستنده : با حال!!

 

اگه یه روز تنها ی تنها بودی دستت بکن تو دماغت حالش رو ببر.

 

فرستنده : arman
 

تابلو مغازه غضنفر:
مکانیکی برادران مرادی به غیر از یحیی

 

فرستنده : پل پل سقزی

 

5 روز مانده به روز زن اگه میخواهید روز زن دچار افسردگی نشوید این ذکر را روزی 100مرتبه تکرار کنید"به درک اگه برام کادو نخره"....

 

فرستنده : پل پل سقزی

 

به حيف نون ميگن: خسته نباشي .ميگه : باشم مثلا" چه غلطي ميكني

 

فرستنده : masoud_1832

 
 

نگران نباش عشق من
یارانه ام را به حسابم ریخته اند
ومن دیگر آنقدر ثروتمند شده ام
که می توانم تورا تا هر کجا که بخواهی برسانم.
راستی …
هنوز هم اهل پیاده روی هستی ؟!!

 

فرستنده : RAGER
5665

 

غضنفر بالاي درخت چنار بوده يارو ميگه اون بالا چي كار ميكني ميگه دارم توت ميخورم ميگه اين كه درخت چناره ميگه توت تو جيبمه !!!

 

فرستنده : RAGER

 

غضنفر عاشق مي شه روي در خونش مي نويسه بزودي در اين محل جشن عروسي برگزار مي شود.

 

فرستنده : ماهون / ملایر
2

 

معلم: 10 تا سيب داريم من 9 تاشو ميخورم، چند تا سيب ميمونه؟
بچه: همون يکی رو هم وردار بخور بدبخت سيب نخورده...

 

فرستنده : ST
میان کوی و برزن تیره بختی/به خود پیچی،نگهداری به سختی/ ز کمبود "دبلیوسی" ست در شهر/ اگردیدی جوانی بر درختی...

 

فرستنده : DEMOCRASI

 

به اندازه تمام سلولهای بدنم دوستت دارم (از طرف یک تک سلولی)شوخی کردم دیوونه تو که میدونی نفس منی(از طرف یک مرده)

 

فرستنده : پل پل سقزی

 

*ديگردراين زمانه عشق معناندارد/ ديگركسي قصه مجنون نمي سرايد/آياشودباردگركوهكن شودكسي؟به نظرمن نه چون كه الان دخترابه اولين خواستگاربله رو ميدن!

 

فرستنده : 09198xxx071
پنج شنبه 28 / 2 / 1391برچسب:, :: 10:49 قبل از ظهر :: نويسنده : khodam
سه شنبه 24 / 2 / 1391برچسب:, :: 3:54 بعد از ظهر :: نويسنده : khodam

 دیروز که از شیفت صبح خسته کوفته  تازه با این همه ترافیک و شلوغی وقتی رسیدم  رفتم سر یخچال که ابی نوش جان کنم که دیدم تو یخچال صاف صاف هیچی برای خوردن پیدا نمی شد حتی ابم نبود. 

هنوز وسط ماه  چند روز نگذشته  تو کیفم  تو حسابم پشه عنکبوت مورچه هر چی دلتون بخواهد ملق می زد الا پول.!!!!

تازه پول کرایه خونه مونده هنوز .....

اهای خدای من خونه شده بازار شام شایدم میدون جنگ. حالا با این وضع کی نهار درست کنه ولش با نون ماستی سر می کنیم .

چند ساعت نگذشته بود که تلفن به صدا در اومد از بخش بود .

الو سلام خانم خواستم بگم که شما امشب انکال بودید ولی تعداد مریض ها زیاد شده باید بیایید بخش متشکرم خدا حافظ.

و من بدون اینکه بتونم چیزی بگم مجبور به قبول کردند شدم 

خدا یا ساعت 4 شده و من هنوز شوهرم ندیدم ساعت 6 باید برم .

شام مختصری درست کردم رفتم و نامه عشقو لانه ای برای همسر خوبم نوشتم دوباره حاضر شدم که برم

ساعت 8 شد همسرم با من تماس نگرفت 9 شد 10 شد ولی خبری نشد ساعت 12 که شد وقت خواب 3 ساعته من بود که گوشیم زنگ خورد

الو سلام بیا بیرون تو حیاط 

من با عجله رفتم   عزیزم  اتفاقی افتاده همسرم با لبخندی زیبا دستان مرا گرفت گفت

تولدت مبارک

پيوندها


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 42
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 113
بازدید ماه : 130
بازدید کل : 216896
تعداد مطالب : 125
تعداد نظرات : 29
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


تفاوت پرستار هر بخش


<-BlogTitle->

<-BlogDescription->

<-PostContent->
::ادامه مطلب::
نوشته شده در <-PostDate->| ساعت <-PostTime->| توسط <-PostAuthor->|


آخرين مطالب
» <-PostTitle->

قالب جدید وبلاگ پيچك دات نت